توسط 
خیلی از زوج‌های جوان تصور می‌کنند عشق و علاقه میان آنها تا پایان زندگی باقی می‌ماند و نیاز به هیچ تلاشی هم نیست. اما این فکر کاملا اشتباه است و هر دو طرف باید برای داشتن ازدواج موفق و پایدار از خود تلاش و ازخودگذشتگی نشان دهند.
در اکثر اوقات حس و حال دوران نامزدی و اوایل ازدواج گذراست، اما این بدین معنا نیست که دیگر نمی‌توانید آن احساسات ناب را تجربه کنید؛ احساساتی که ناشی از شور و اشتیاق دیدار همسر همانند روزهای اول رابطه هست. تمام زن و شوهرها در زندگی خود با پستی و بلندهایی رو به رو می‌شوند، اما برخی‌ها دوام نمی آورند و هیچ تلاشی برای نجات روابط‌شان نمی‌کنند اما در مقابل عده‌ای موفق می‌شوند و می‌توانند پایه‌های زندگی را محکم نگه دارند.
در این مقاله تاب روان، 11 راه حل فوق‌العاده برای دوام ازدواج معرفی می‌کنیم که عشق و علاقه میان زوجین را تضمین می‌کند. پس خواندن این مقاله کمک شایانی به زوج‌های جوان و کسانی که در شرف ازدواج هستند خواهد کرد.
1. به خود و همسرتان یادآوری کنید که قدرش را می‌دانید
وقتی چند سال از زندگی مشترک می‌گذرد همسرتان نباید از شما انتظار استقبال گرم همانند روزهای اول را داشته باشد، به‌طوری‌که برای سلام و احوال‌پرسی با او از پشت میز کامپیوترتان بلند هم نمی‌شوید. 23 سال از زندگی مشترک ما سپری می‌شود و صمیمیت و نزدیکی زیاد باعث شده من و شوهرم همدیگر را در زندگی روزمره نادیده بگیریم. این مساله بسیار خطرناک است و باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشید. بنابر تحقیقات انجام شده، نیمی از مردانی که به همسرشان خیانت کرده‌اند دلیل خیانت خود را نارضایتی عاطفی اعلام کرده‌اند. وقتی زنان رابطه عاطفی عمیقی با شوهرشان برقرار نکنند و قدردان آنها نباشند، مرد در برابر هر زن جذابی که جلوی راهش قرار می‌گیرد آسیب‌پذیر خواهد بود. البته این خطر در مورد زنان هم وجود دارد.
در فیلم «آنی هال» ساخته وودی آلن گفته شد: رابطه همانند کوسه است، اگر همواره به سمت جلو حرکت نکند، می‌میرد.
ازدواج
2. برای هر کار کوچکی از همسرتان تشکر کنید
من همیشه در زندگی‌ام قدردان همسرم هستم. مدام به این فکر می‌کنم که چه کسی چه کاری انجام داده است: «من لباس بچه‌ها را شستم و حالا تو باید خانه را تمیز کنی»، «اوایل ازدواج به خاطر شغل تو تغییر مکان دادیم و الان باید همین کار را برای من بکنیم»، «دفعه‌ی قبل من برای کمک به تو اقدام کردم و حالا نوبت توست». نباید انتظار داشته باشید همسرتان تمام کارهای شما را جبران کند، زیرا با این توقع تنها رابطه‌تان را خراب می‌کنید و اعتمادی که سال‌ها برای به دست آوردنش تلاش کردید از بین می‌رود. بهتر است تمام کارهای مثبتی که همسرتان در طول روز انجام می‌دهد را در نظر داشته باشید و برای این کارها از او تشکر کنید. قطعا او متوجه می‌شود و همین کار را در حق شما خواهد کرد.
3. در هر شرایطی سعی کنید صادق باشید
اگر تمام حقوق‌تان را خرج کرده‌اید و حالا هیچ پولی برای پرداخت بدهی‌ها ندارید و به زودی با این مشکل مواجه می‌شوید. وقتی برای خرید خانه یا اقساط خودرو اقدام می‌کنید مشکلات مالی هویدا می‌شود، زیرا نمی‌توانید در هزینه‌ها هیچ کمکی به همسرتان کنید. حتما می‌دانید خیانت تنها در مورد مسائل عاطفی رخ نمی‌هد، بلکه در مسائل مالی هم اتفاق می‌افتد. اگر تمام پس‌اندازتان را خرج کنید و برای پنهان کردن ولخرجی‌های خود به همسرتان دروغ بگویید دیر یا زود دست‌تان رو می‌شود و به سختی می‌توانید دوباره اعتماد او را به دست آورید.
اگر فکر می‌کنید همانند قبل به همسرتان نزدیک نیستید همین حالا این مساله را با او در میان بگذارید. این تجربه‌ای از زندگی مشترک من است. من با بی‌توجهی اجازه دادم مشکل برقراری ارتباط با همسرم چند ماه طی شود. شرایط بدتر شد، زیرا قادر نبودم نارضایتی‌ام را اعلام کنم و آسیبی به رابطه‌مان وارد شد که مجبور شدیم یک سال به مشاور مراجعه کنیم تا مشکل‌مان برطرف شود. ما برای اینکه رابطه‌مان را به قبل برگردانیم به فرد سومی نیاز داشتیم و متحمل رنج و سختی زیادی شدیم. اگر بی‌خیالی نمی‌کردم و مدام به خودم نمی‌گفتم همه چیز رو به راه می‌شود زندگی مشترک‌مان به مرز خطر نمی‌رسید.
4. به ظاهرتان اهمیت دهید
اغلب زوج‌ها بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک و بچه‌دار شدن اهمیتی به ظاهرشان نمی‌دهند. به زمانی که برای اولین بار همسرتان را دیدید فکر کنید. آیا آن زمان هم لباس‌های کثیف و ژولیده پوشیده بودید و با دندان‌های مسواک نزده جلوی او ظاهر شدید؟ قطعا این طور نیست. منظور این نیست همیشه همانند سوپراستارها باشید، اما همه ی ما زن و شوهرهای زیادی را دیده‌ایم که بعد از ازدواج اهمیتی به لباس و ظاهر خود نمی‌دهند و بسیار نامرتب و شلخته هستند.
اغلب وقتی می‌خواهیم برای یک مهمانی از خانه خارج شویم همسرمان با تعجب و شگفت‌زدگی به من می‌گوید: «چقدر جذاب شده ای!» چقدر خوب است با همسرتان به اندازه‌‌ی بستگان و دوستان‌تان مهربان باشید و تنها به خاطر او به ظاهرتان برسید و در مقابلش جذاب باشید.
5. روابط خود با دوستان‌تان را تقویت کنید
من بعد از ازدواج گاهی با دوستانم به گردش می‌روم. بله بیرون رفتن با همسر و فرزندانم لذت‌بخش است؛ اما وقت گذاشتن برای دوستان هم مهم است. به نظر من لذت در میان گذاشتن تجربیات جدید و ماجراهای هیجان‌انگیزی که با دوستانم داشته‌ام باعث می شود همسر جذاب‌تری باشم. از یکی از دوستانم پرسیدم چطور ازدواج موفقی داشته‌ای؟ او در پاسخ گفت:
گاهی لازم است از همسرتان فاصله بگیرید. دوری موقتی رابطه‌تان را عاشقانه می‌کند، وقتی از هم دور هستید مکالمات تلفنی هم رنگ و بوی عشق می‌گیرد.
چطور ازدواج موفق و پایداری داشته باشیم؟
یادتان باشد همسرتان مهم‌ترین فرد زندگی‌تان است، اما لازم نیست تنها دوست‌تان باشد و شما باید برای دوستان نزدیک‌تان هم وقت بگذارید و با آنها به گردش بروید.
6. مراقب حرف زدنتان باشید
اگر می خواهید ازدواج موفقی داشته باشید هرگز برخی حرف‌ها را به زبان نیاورید. برای مثال، «به نظر تو همسایه جدید جذابیت داره؟» در حالیکه اصلا پاسخ به این سوال اهمیتی ندارد. همچنین استفاده از برخی جملات مانند «تو همیشه این مشکل را داری» اصلا درست نیست. قطعا او دوست ندارد چنین جمله‌ای را از زبان شما بشنود.
تمام افراد در حالت عادی احساس خوبی نسبت به خود دارند، اما اگر فرد مقابل دست روی نقطه ضعف‌ها بگذارد رابطه‌ی عاشقانه دچار آسیب می‌شود.
اگر به جملات «تو همیشه …» یا «تو هیچ وقت…» با دقت فکر کنید به این نتیجه می‌رسید که هیچ یک درست نیستند. اگر جمله‌ای به همسرتان بگویید که با این عبارات شروع می‌شود، یا دعوایی سخت بین‌تان راه می‌افتد یا همسرتان سکوت می‌کند و به فکر فرو می‌رود. بهتر است کمی فکر کنید، منظور اصلی‌تان را بیابید و همان را به زبان بیاورید.
ازدواج
7. خواسته‌هایتان را با ملایمت بیان کنید
در زندگی هر کسی مشکلات ریز و درشتی وجود دارد. مشکلاتی چون خرج کردن تمام پس‌انداز توسط همسرتان برای اعتیاد و قمار، مشخص شدن اینکه همسرتان هویت دیگری دارد، یا اینکه همسرتان خانواده‌ی دومی دارد که در شهر دیگری زندگی می‌کنند، از جمله مشکلات بزرگی هستند که به احتمال زیاد به طلاق منجر می‌شود. اما در بیشتر مواقع چنین مشکلات بزرگی نداریم. گاهی مشکلات کوچکی در زندگی‌مان وجود دارد که تکرار آنها چندان خوشایند نیست.
آخرین باری را به یاد می‌آورید که عصبانیت‌تان شعله‌ور شد و روابط‌تان به بن‌بست رسید؟
اغلب مشکلات بزرگ از جزئیات نشات می‌گیرد. برای مثال، همسرتان سیم‌های باطری ماشین شما را بیرون می‌آورد و بعد از تمام شدن کارش در پارکینگ می‌اندازد و از قضا ماشینی از روی آن رد می‌شود. همین اتفاق جزئی می‌تواند سرآغاز یک دعوای جنجال برانگیز باشد. ممکن است این اتفاق باعث شود حرف‌هایی مانند این را به زبان بیاورید: «اگر مرا دوست داشتی سیم‌های باطری ماشینم را سرجایش می‌گذاشتی تا اگر در جای بدی گیر افتادم بتوانم خودم را نجات دهم.» معمولا همسرتان به این حرف واکنش نشان می‌دهد و در پاسخ می‌گوید: «کی تا حالا پیش آمده که در جای بدی رانندگی کنی؟»
حتی اگر چنین دلخوری‌هایی بیان نشوند همیشه ذهن‌مان را درگیر می‌کنند و ممکن است دعوای شدیدتری به پا کنند. برای اینکه زندگی موفق‌تری داشته باشید و با همسرتان دچار اختلاف نشوید چنین مشکلاتی را در همان لحظه و با ملایمت بیان کنید: «عزیزم، سیم‌های باطری ماشینم را سر جایش گذاشتی؟»
8. در موقع لزوم سکوت کنید
گاهی صلاح‌مان این است که از کنار مشکل رد شویم و توجهی به آن نکنیم. هیچ لزومی ندارد که جزئی‌ترین مشکلات را بیان کنیم. باید بدانید تمام کارهایی که ممکن است باعث آزارمان شود لزوما از روی عمد نیستند. پس تا جایی که می‌توانید، ببخشید و فراموش کنید. تا جایی که در توان‌تان هست زبان‌تان را کنترل کنید و هرازگاهی به خودتان یادآوری کنید چرا با او ازدواج کرده‌اید؛ به دلایل اصلی باهم بودن‌تان توجه کنید و از کنار مشکلاتی که ارزش زیادی ندارند بگذرید.
برای اینکه سکوت به نفع‌تان تمام شود باید واقعا گذشت کنید. اگر سکوت کنید و در ذهن‌تان با انبوهی از فکرهای منفی بجنگید در نهایت مبتلا به زخم معده خواهید شد. پس سکوت کنید و بگذرید.
9. فراز و نشیب‌های زندگی‌تان را بپذیرید
تمام روابط میان زوجین با فراز و نشیب‌هایی همراه است. زندگی بالا و پایین، پستی و بلندی دارد. اغلب ما آنقدر عاشق همسرمان هستیم که اگر زندگی را بدون او تجسم کنیم اشک از چشمانمان سرازیر می‌شود. اما گاهی شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانیم حضورش را کنار خود تحمل کنیم. قطعا شما هم چنین موقعیتی را تجربه کرده‌اید. اما باید بدانید هیچ یک از این شرایط دائمی نیستند. بعد از ازدواج اغلب اوقات میانه‌رو هستید؛ یعنی نه همانند روزهای اول عشق آتشین دارید و نه از او بیزارید.
زن و شوهرهایی که مقابل هم می‌نشینند و هیچ حرفی نمی‌زنند میانه‌رو نیستند، بلکه رابطه یکنواختی دارند و خودشان هم بی‌خبرند. میانه‌روی بدین معناست که بعد از چند سال زندگی بتوانید قبل از گفتن هر حرفی عکس‌العمل همسرتان را پیش‌بینی کنید. میانه‌روی وقتی رخ می‌هد که همسرتان کتابی که به تازگی تمام کرده‌اید را می‌خواند و وقتی در حین تماشای سریال موردعلاقه‌تان به خواب می‌روید آن قسمت را برایتان ضبط می‌کند یا بعدا با تمام جزئیات تعریف می‌کند. میانه‌روی در زندگی عاطفی نیاز است و به جزرومد دریا شباهت دارد. با این تفاوت که در آن هیچ خبری از امواج نیست.
10. واقعا مهربان باشید
ما اغلب می‌خواهیم از کسانی که دوست‌شان داریم سوءاستفاده کنیم. شاید به این خاطر که مطمئن هستیم آنها هم ما را دوست دارند و می‌توانیم در مقابل آنها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم. این همان سندروم تخلیه فشار روانی روی خانواده است. یعنی در محل کار روز بدی را پشت سر گذشته ایم و حالا به خانه می‌آییم و می‌خواهیم تمام عقده‌های خود را روی سر همسرمان خالی کنیم.
رفتار بهتر برای داشتن ازدواج پایدار این است که هر روز از خود بپرسید «چه کاری می‌توانم انجام دهم که باعث خوشحالی همسرم شوم» و واقعا هم همت کنید همسرتان را خوشحال کنید. آیا عاقلانه‌تر نیست که بهترین رفتار را با کسی که دوستش دارید داشته باشید؟ در این باره خوب فکر کنید تا به مفهوم آن پی ببرید. این مساله در رفتار با فرزندان‌تان هم صادق است. در یک ازدواج موفق دو طرف تلاش می‌کنند یکدیگر را خوشحال کنند. شاید علی‌رغم میل درونی‌شان مجبور باشند برنامه‌ای را که از آن لذت نمی‌برند تماشا کنند، لباس رسمی بپوشند، سریال‌های ترسناک ببینند، به کشورهای خارجی سفر کنند. برای اینکه همسرتان را خوشحال کنید باید برای او کاری انجام دهید.
11. همواره علاقه و صمیمیت‌تان را حفظ کنید
عشق و علاقه تنها در رابطه‌جنسی خلاصه نمی‌شود؛ زیرا هرچه از ازدواج‌تان بگذرد روابط زناشویی کمرنگ‌تر می‌شود. هیچ صمیمیتی زیباتر از این نیست که کنار ساحل با همسرتان قدم بزنید و برای درمان بیماری او خودتان را به آب و آتیش بزنید. برای داشتن یک ازدواج موفق و پایدار توجهی به نظرات مردم نکنید. خیلی چیزها ممکن است تغییر کند، اما تغییر از جذابیت و هیجان آن کم نخواهد کرد. صمیمیت را می‌توان به شکل‌های مختلفی مانند در آغوش گرفتن، گفت‌و‌گو کردن و گرفتن دست یکدیگر بروز داد.
منبع: یوکن
نظرات